بیماریهای واگیردارقسمت اول

جمع شدن انسان هادریک مکان معنی رابطه ویروس وضدویروس بود.انسانهاوبیشترمخلوقات بعدازگذرزمان دچارمرگ تدریجی سلولی میشدند.عده ای به این امرواقف بودندوانسان های دارای ویروس وضدویروس رامومیایی مینمودند.

اضطراب درافرادحاصل ازمواجه بااتفاقی خاص رخ میداد.اگرفردی مداوم آب ریزش بینی داشته باشدوبینی خودرابادستمال پاکسازی ازمیکروب کندبه معنی عدم ویروس بود.اماخیلی افرادمغنی بودندودردل خاک که مدفوع خشک شده بودچاه میکندندومریض نمیشدند.یاغارمیساختندیاخانه ای برای ست میساختنداماویروس سمتشان نمیرفت.

دستمالی کردن هرچیزی برای افرادمعنی ومفهوم بدی داشت.

درکل اپیدمی شدن بیماری واگیردارنسل انسان راازهم جدامینمودوبقاحاصل نمیشدوکوره های مرده سوزی بوجودمیامد.درواقع بیماری واگیردارحاصل ازمرگ سریع یاکندسلولی بوداماهمه به آن جوردیگری نگاه مینمودند.مداوم سمت آنتی بیوتیک وقرنطینه شیرجه میرفتندوبی تحرک میشدندتاحدی که ویتامینd3به بدن آنهانرسدودرآینده جسدهایی که منجربه سوخت فسیلی میشدراهم پودرکنند.یک واقعیت وجودداشت توجه به بیماری واگیردارباعث میشدکم تحرکی وپوکی استخوان بوجودآید.خیلی افرادنظافت بینی رابشکل کامل انجام نمیدادندوباکفش ولباس ومووعرق بدن خودومدفوع بدن خودهرجایی میرفتنداماسیستم ایمنی قوی ترداشتند.چون ضدویروس یاپادتن دردل نجاست بود.همه اگرهمه چیزرامیسوزاندند.کشوری که همه چیزراسوزانده بودبه کشوری که مردگان رامومیایی یاباصدروکافوردفن میکردندمحتاج میشدنداین کشورهاثروت بیشترداشتندکه حاصل ازمرده سوزی نبود.

بدترین نوع اتفاق هنگام بیماریهای واگیرداردرگیرجنگ شدن رابطه کشورهابود.یک کشورکشورمبدارابعنوان کشورمبداویروس معرفی مینمود.این کشوردرگیرتحریم وسودجویی میشدمشابه اتفاقی که برای مهاجران یابرجام رخ داده بودرخ مینمود.کشورمبداکه اقتصادش درجهان اثرگذاربودقربانی میشددرواقع ممکن بودکشورمبداباعث گستردگی نسل انسان شودولی باانهدام اتمی مواجه میشد.اتفاقی که درهیروشیمارخ نمود.کشورهای درگیرجنگ وبیماری عده ای باشبه دارومداوامیشدندوعده ای بادارومداوامیشدند.تلقین بیماری داشتن به فردمبتلادرروندبیماری ورشدمرگ وزندگی اثرداشت.

امکان داشت کشورمبدادارای گیاه جینسینگ وضدآایمرباشدوکشوری دیگردرگیرجامعه سالخورده ومسن باشدوفقط یک کمام مدت بایک کشورضدکشورسالخورده ومسن متحدشود.

این اتفاق رااستعمارگرهادوست داشتند.استعمارگرهاتن جوان ومونث میخواستندتااسلام وخداراهمه نبینند.

تنفس درفضای آزاداطلاعات باعث میشدافرادباسوادتروآگاه تربشوندواین به ضررنظام سرمایه داری وبرده داری بود.درنظام برده داری برده راباموادشوینده میشستندومیفروختندومیگفتندبرده مریض نیست وسالم وپاک ازهرعفونت هست.درحالیکه برده باموادضدعفونی کننده شسته میگردیددچارمرض مزمن دیگری درآینده میشدنیازبه مکمل وموادغذایی بیشتر.درهرماده غذایی حتی سس گوجه هم وماست وشیرهم WHOوخصوصاشرکت هاوکارخانجات بیش ازحدقندتجویزمینمودند.دودلیل وجودداشت دلیل اول ازقندبعنوان سوخت اندیشه وفکروسلولهای خاکستری استفاده میشدودلیل دوم که ازهمه مهمتربوداین بودکه قندارزان قیمت بودوافرادبه سمت پرخوری ودیابت ونیازبه داروی بیشتربرای مبارزه بابیماری پیدامینمودند.

درهنگام بیماری کروناگربه هاوپرندگان زنده بودندولی همه فکرمینمودندکه طاعون درمملکت فرمانروایی میکند.اگرفردی این سوال رامیپرسیدحکم مرگ گربه وپرنده وحتی خفاش رابعنوان ماده غذایی صادرمینمودندومیگفتنداینهاعامل انتقال دهنده بیماریهای واگیردارهستند.اکثرافرادمبتلابه کروناوآنفولانزابایک شربت دیفن هیدرامین ارزان قیمت خوب میشدندونیازبه پرداخت پول به شرکت بیمه هم نداشتند.بااین حال نظام سرمایه داری برای سودبیشترحیوانات راهم قربانی مینمودتاهمه چیززیرسوال نرود.

افرادزیادی درکشورهای مختلف سوارتاکسی میشدنددرتاکسی ازهم یک مترفاصله نداشتندمبتلابه ایدزوکروناوسرماخوردگی ساده هم نمیشدنداماهمه فکرمیکردندطاعونی هست وبایدقاتل طاعونی هم باشد.

طنزترین حالت ممکن درارتباط بابیماریهای واگیرداربرای اسکناس کاغذی وفطلارخ مینمودباوجوداینکه اسکناس کاغذی بیشتردرگردش درجهان بودوهمچنین طلاهیچ فردی حاضرنبودسمت شستن اسکناس کاغذی وطلابرودوبه هیچ فردی هم بخشیده نمیشد.دلاردراین بین بیشترین گردش رادردست افراددنیاداشت.